سرموزه
سرموزه maddesi sözlük listesi
سرموزه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ زَ / زِ ] (اِ مرکب) کفشی
باشد که بر بالای موزه پوشند. و جرموق
معرب آن است. (برهان) (آنندراج)
(رشیدی):
بشست روی و بیامد کشیده موزهٔ حسن
که میخ زر سزدش بر نعال سرموزه.
نزاری قهستانی (از ...
باشد که بر بالای موزه پوشند. و جرموق
معرب آن است. (برهان) (آنندراج)
(رشیدی):
بشست روی و بیامد کشیده موزهٔ حسن
که میخ زر سزدش بر نعال سرموزه.
نزاری قهستانی (از ...