beracim - براجم
beracim - براجم maddesi sözlük listesi
براجم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ جِ ] (ع اِ) جِ برجمة. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). بندهای انگشتان.
(غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به برجمة
شود.
الارب) (اقرب الموارد). بندهای انگشتان.
(غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به برجمة
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ جِ ] (اِخ) قومی است از اولاد
حنظلةبن مالک. و در مثل است: ان الشقی
وافد البراجم و این در حق کسی گویند که خود
را از طمع در هلاکت اندازد و اصلش آنست
که سویدبن ربیعهٔ تمیمی سعد ...
حنظلةبن مالک. و در مثل است: ان الشقی
وافد البراجم و این در حق کسی گویند که خود
را از طمع در هلاکت اندازد و اصلش آنست
که سویدبن ربیعهٔ تمیمی سعد ...