عیل
عیل maddesi sözlük listesi
عیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع مص) نیازمند و درویش
گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
(از آنندراج). فقیر و محتاج شدن. (از اقرب
الموارد). عَیلة. عُیول. مَعیل. رجوع به عیلة و
عیول و معیل شود. || حاجتمند ...
گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
(از آنندراج). فقیر و محتاج شدن. (از اقرب
الموارد). عَیلة. عُیول. مَعیل. رجوع به عیلة و
عیول و معیل شود. || حاجتمند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ یَ ] (ع اِمص) پیش آوردن حدیث و
کلام را بر آن که شنیدن نخواهد و سخن شنیدن
از شأن او نیست، گویی که به کسی که
میخواهد دست نیافته است و سخن را بر کسی
که نمیخواهد عرضه ...
کلام را بر آن که شنیدن نخواهد و سخن شنیدن
از شأن او نیست، گویی که به کسی که
میخواهد دست نیافته است و سخن را بر کسی
که نمیخواهد عرضه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ یْ یِ ] (ع اِ) زن و فرزند مرد و هرکه
در نفقه و مؤونت او باشد. (منتهی الارب) (از
آنندراج) (ناظم الاطباء). اهل بیت مرد که
عهده دار آنها باشد و مؤونت آنان را بدهد، از
قبیل ...
در نفقه و مؤونت او باشد. (منتهی الارب) (از
آنندراج) (ناظم الاطباء). اهل بیت مرد که
عهده دار آنها باشد و مؤونت آنان را بدهد، از
قبیل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ یْ یَ ] (ع ص، اِ) جِ عائل. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). عالة. عیل. عیلی ََ.
رجوع به عائل و عالة و عیل و عیلی شود.
الارب) (اقرب الموارد). عالة. عیل. عیلی ََ.
رجوع به عائل و عالة و عیل و عیلی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ص، اِ) جِ عائل. (اقرب الموارد).
رجوع به عائل شود. || بمعنی «عیلة»
است. (از اقرب الموارد). رجوع به عیلة شود.
رجوع به عائل شود. || بمعنی «عیلة»
است. (از اقرب الموارد). رجوع به عیلة شود.