عجین
عجین maddesi sözlük listesi
عجین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع مص) سرشتن و خمیر کردن.
(منتهی الارب) (آنندراج). آمیختن :
آبش همه از کوثر و از چشمهٔ حیوان
خاکش همه از عنبر و کافور عجین است.
منوچهری.
جان تو بر عالم علوی رسد
چون کنی مر علم را ...
(منتهی الارب) (آنندراج). آمیختن :
آبش همه از کوثر و از چشمهٔ حیوان
خاکش همه از عنبر و کافور عجین است.
منوچهری.
جان تو بر عالم علوی رسد
چون کنی مر علم را ...