غوی
غوی maddesi sözlük listesi
غوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ وَنْ / غَ وا ] (ع مص) ناگوارد کردن
شیر شتربچه را و هلاک شدن از آن. یا سیر
نشدن از شیر مادر، یا لاغر گردیدن و قریب به
هلاکت رسیدن. (منتهی الارب). || ...
شیر شتربچه را و هلاک شدن از آن. یا سیر
نشدن از شیر مادر، یا لاغر گردیدن و قریب به
هلاکت رسیدن. (منتهی الارب). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ وی ی ] (ع ص) بیراه. (دهار)
(مهذب الاسماء). گمراه. (غیاث اللغات)
(منتهی الارب). ضالّ. پیرو خواهش نفس.
(المنجد). گمره. ج، غویّون. (مهذب
الاسماء):
جز نیکویی پذیره نیاید ترا گذر
در رسم و خوی تو سخن دشمن غوی.
فرخی.
سخاوت تو و ...
(مهذب الاسماء). گمراه. (غیاث اللغات)
(منتهی الارب). ضالّ. پیرو خواهش نفس.
(المنجد). گمره. ج، غویّون. (مهذب
الاسماء):
جز نیکویی پذیره نیاید ترا گذر
در رسم و خوی تو سخن دشمن غوی.
فرخی.
سخاوت تو و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ وی ی ] (اِخ) از اعلام است.
(منتهی الارب). از نامهاست. (تاج العروس).
(منتهی الارب). از نامهاست. (تاج العروس).