غیث
غیث maddesi sözlük listesi
غیث Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ع مص) باران بارانیدن. (مصادر
زوزنی). باران فرستادن. (تاج المصادر
بیهقی). بارانیدن خدای باران را در بلاد.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
|| باران باریدن. (مصادر زوزنی) (ترجمان
القرآن علامهٔ جرجانی تهذیب عادل). رسیدن
باران ...
زوزنی). باران فرستادن. (تاج المصادر
بیهقی). بارانیدن خدای باران را در بلاد.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
|| باران باریدن. (مصادر زوزنی) (ترجمان
القرآن علامهٔ جرجانی تهذیب عادل). رسیدن
باران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ یْ یِ ] (ع ص) فرس ذوغیث؛ اسب
که درافزاید رفتار را سپس رفتار. (منتهی
الارب). اسبی که بتدریج بر سرعت حرکت
خود بیفزاید. فرس ذوغیث؛ یزداد جریاً بعد
جری. (اقرب الموارد). || بئر ...
که درافزاید رفتار را سپس رفتار. (منتهی
الارب). اسبی که بتدریج بر سرعت حرکت
خود بیفزاید. فرس ذوغیث؛ یزداد جریاً بعد
جری. (اقرب الموارد). || بئر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) ابن عامربن هجیم بن عمروبن
تمیم. از قبیلهٔ تمیم بود، و نام وی حبیب است.
(از اللباب فی تهذیب الانساب ج ۲ ص ۱۸۵)
(تاج العروس) (منتهی الارب).
تمیم. از قبیلهٔ تمیم بود، و نام وی حبیب است.
(از اللباب فی تهذیب الانساب ج ۲ ص ۱۸۵)
(تاج العروس) (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) ابن علی بن عبدالسلام بن
محمدبن جعفر ارمنازی کاتب. وی خطیب
صور بود. به دمشق آمد و به سال ۵۰۹ هـ . ق.
درگذشت. (از تاج العروس).
محمدبن جعفر ارمنازی کاتب. وی خطیب
صور بود. به دمشق آمد و به سال ۵۰۹ هـ . ق.
درگذشت. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ یْ یِ ] (اِخ) ابن عمروبن غوث بن
طیی ء. جدی جاهلی است. (از منتهی الارب)
(تاج العروس).
طیی ء. جدی جاهلی است. (از منتهی الارب)
(تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) ابن مریطةبن مخزوم بن
مالک بن غالب بن قطیعةبن عبس. بطنی است
از قبیلهٔ عبس. وی جد خالدبن سنان بود. (از
اللباب فی تهذیب الانساب ج ۲ ص ۱۸۵). در
تاج العروس نسبت وی چنین آمده: غیث ...
مالک بن غالب بن قطیعةبن عبس. بطنی است
از قبیلهٔ عبس. وی جد خالدبن سنان بود. (از
اللباب فی تهذیب الانساب ج ۲ ص ۱۸۵). در
تاج العروس نسبت وی چنین آمده: غیث ...