berumend - برومند
berumend - برومند maddesi sözlük listesi
برومند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ مَ ] (ص مرکب) (از: بر +اومند،
صورت قدیم «مند»، پسوند اتصاف) برمند.
دارای بر. باردار و بارور و صاحب نفع.
(برهان). مثمر. صاحب بر: ابوبکر...
وصیت کرد و گفت... ویرانی مکنید و درخت
برومند را مبرید. (ترجمهٔ ...
صورت قدیم «مند»، پسوند اتصاف) برمند.
دارای بر. باردار و بارور و صاحب نفع.
(برهان). مثمر. صاحب بر: ابوبکر...
وصیت کرد و گفت... ویرانی مکنید و درخت
برومند را مبرید. (ترجمهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ص مرکب) مخفف آبرومند.
(فرهنگ فارسی معین). صاحب آبرو.
آبرودار. رجوع به آبرومند شود.
(فرهنگ فارسی معین). صاحب آبرو.
آبرودار. رجوع به آبرومند شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(بَ یا بُ مَ) (ص .) 1 - باردار، میوه دار. 2 - خرم ، شاداب . 3 - کامیاب ،
برخوردار.
برخوردار.