bezme - بزمه
bezme - بزمه maddesi sözlük listesi
بزمه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ مَ / مِ ] (اِ) گوشه و طرفی از بزمگاه.
(برهان) (شرفنامهٔ منیری). طرفی و گوشه ای
باشد از بزم و مصغر اوست. (انجمن آرای
ناصری) (آنندراج). بمعنی بزم، و سیف اللََّه
نوشته که ها برای تصغیر است، ...
(برهان) (شرفنامهٔ منیری). طرفی و گوشه ای
باشد از بزم و مصغر اوست. (انجمن آرای
ناصری) (آنندراج). بمعنی بزم، و سیف اللََّه
نوشته که ها برای تصغیر است، ...
Sıradaki maddeler