یغما
یغما maddesi sözlük listesi
یغما Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِ) تاخت و تاراج و غارت و
غنیمت و ربودگی. (ناظم الاطباء) (از برهان).
تاراج را گویند. (فرهنگ جهانگیری) (از
فرهنگ اوبهی). تالان. تاراج. چپو. غارت.
چپاول. نهبة. (منتهی الارب). نهیب.
(منتهی الارب). اغاره. (یادداشت مؤلف):
چون ز آب خضر جام ...
غنیمت و ربودگی. (ناظم الاطباء) (از برهان).
تاراج را گویند. (فرهنگ جهانگیری) (از
فرهنگ اوبهی). تالان. تاراج. چپو. غارت.
چپاول. نهبة. (منتهی الارب). نهیب.
(منتهی الارب). اغاره. (یادداشت مؤلف):
چون ز آب خضر جام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) نام شهری در ترکستان که
مردمان خوشگل و صاحب حسن دارد.
(ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از
آنندراج) (از غیاث) (از برهان). نام شهری که
خوبان بسیار از آنجا خیزند. شهری
حسن خیز بود در ترکستان، و ...
مردمان خوشگل و صاحب حسن دارد.
(ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از
آنندراج) (از غیاث) (از برهان). نام شهری که
خوبان بسیار از آنجا خیزند. شهری
حسن خیز بود در ترکستان، و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) رحیم یغمای جندقی، فرزند
حاجی ابراهیم قلی (۱۱۹۶-۱۲۷۶ هـ . ق.) و
متخلص به یغما. از ده خور جندق و بیابانک
واقع در میان کویر است. کودکی فقیر بود.
گویند روزی امیر اسماعیل خان عامری ...
حاجی ابراهیم قلی (۱۱۹۶-۱۲۷۶ هـ . ق.) و
متخلص به یغما. از ده خور جندق و بیابانک
واقع در میان کویر است. کودکی فقیر بود.
گویند روزی امیر اسماعیل خان عامری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(یَ) [ تر. ] (اِ.) 1 - تاراج ، غارت ، چپاول . 2 - نام شهری در ترکستان که
زیبارویان آن معروف بودند.
زیبارویان آن معروف بودند.