یارمند
یارمند maddesi sözlük listesi
یارمند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ص مرکب) (از «یار» +
پساوند «مند») دوست و اعانت کننده و یاری
دهنده. (برهان). یاور و یاوری ده.
(انجمن آرا). ممد و معاون و یاریگر.
(آنندراج). مساعد. مددکار. معین :
هرکه را بخت یارمند بود
گو بشو ...
پساوند «مند») دوست و اعانت کننده و یاری
دهنده. (برهان). یاور و یاوری ده.
(انجمن آرا). ممد و معاون و یاریگر.
(آنندراج). مساعد. مددکار. معین :
هرکه را بخت یارمند بود
گو بشو ...