بیٖ
بیٖ maddesi sözlük listesi
بیٖ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پیشوند) حرف نفی. مقابل با که کلمهٔ
اثبات است. بر سر اسم درآید و اسم را به
صفت بدل کند چون بصیرت که بمعنی بینائی
است و اسم است و اگر گویند بی بصیرت
صفت میگردد و مسمایی لازم است که ...
اثبات است. بر سر اسم درآید و اسم را به
صفت بدل کند چون بصیرت که بمعنی بینائی
است و اسم است و اگر گویند بی بصیرت
صفت میگردد و مسمایی لازم است که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حرف) بجای «ب» که یکی از حروف
الفباء است بکار رود:
مگر که یاد نداری که چشم تو نشناخت
بخط خویش الف را همی بجهد از بی.
ناصرخسرو.
راست از راه تقدم چون الف شد وآنگهی
بدسگالش بازپس افتاده چون بی میرود.
شمس ...
الفباء است بکار رود:
مگر که یاد نداری که چشم تو نشناخت
بخط خویش الف را همی بجهد از بی.
ناصرخسرو.
راست از راه تقدم چون الف شد وآنگهی
بدسگالش بازپس افتاده چون بی میرود.
شمس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) کرم و پروانه. (ناظم الاطباء). بید. (از
اشتینگاس). ظاهراً مصحف یا لهجه ای است
«بید» را. و رجوع به بید شود.
اشتینگاس). ظاهراً مصحف یا لهجه ای است
«بید» را. و رجوع به بید شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ی ی ] (ع ص) (از «ب ی ی») مرد
ناکس و فرومایه و ابن بَیّ مثله. (منتهی الارب)
(از ناظم الاطباء) (آنندراج).
ناکس و فرومایه و ابن بَیّ مثله. (منتهی الارب)
(از ناظم الاطباء) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ی ی ] (ع مص) (از «ب وی») مشابه
شدن غیر خود را در کردار. (منتهی الارب) (از
معجم متن اللغة). مشابه شدن غیر پدر خود را
در کردار. (ناظم الاطباء).
شدن غیر خود را در کردار. (منتهی الارب) (از
معجم متن اللغة). مشابه شدن غیر پدر خود را
در کردار. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
1 - نشانه نفی و سلب که بر سر اسم درآید و کلمه را صفت سازد: بی کار، بی چاره . 2 -
گاه بر سر اسم درآید و قید مرکب سازد: بی شک ، بی گفت و گو.
گاه بر سر اسم درآید و قید مرکب سازد: بی شک ، بی گفت و گو.