Bîgâh - بیگاه
Bîgâh - بیگاه maddesi sözlük listesi
بیگاه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب، ق مرکب، اِ مرکب) شام.
در برابر صبح. (از برهان). وقت شام.
(آنندراج). شام. مقابل صبح. (ناظم الاطباء).
نزدیک شب هنگام. تنگاتنگ غروب. آفتاب
زرد: عبدالمطلب را سوی ابرهه آورد و
چون به لشکرگاه رسید روز بیگاه بود خبر به
ابرهه ...
در برابر صبح. (از برهان). وقت شام.
(آنندراج). شام. مقابل صبح. (ناظم الاطباء).
نزدیک شب هنگام. تنگاتنگ غروب. آفتاب
زرد: عبدالمطلب را سوی ابرهه آورد و
چون به لشکرگاه رسید روز بیگاه بود خبر به
ابرهه ...