Pâr - پار
Pâr - پار maddesi sözlük listesi
پار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) سال پیش. سال گذشته. عام اول. عام
ماضی. (مهذب الاسماء). پارسال. سالی که بی
فاصله پیش از امسال است. سنهٔ ماضیه :
بدو گفت گرسیوز ای شهریار
سیاوش از آن شد که دیدی تو پار.
فردوسی.
خدایگانا غزوی بزرگ آمد پیش ...
ماضی. (مهذب الاسماء). پارسال. سالی که بی
فاصله پیش از امسال است. سنهٔ ماضیه :
بدو گفت گرسیوز ای شهریار
سیاوش از آن شد که دیدی تو پار.
فردوسی.
خدایگانا غزوی بزرگ آمد پیش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) چرم دباغت کرده. (برهان). چرم
پیراسته. (جهانگیری). چرم :
گوید خر امیره با سهل دیلمم
او کرده پارِ پاردُم من فراخ و
تنگ.سوزنی.
|| لباس کهنه: السفسیر، آنکه پار مردمان
فروشد. (السامی فی الاسامی).
پیراسته. (جهانگیری). چرم :
گوید خر امیره با سهل دیلمم
او کرده پارِ پاردُم من فراخ و
تنگ.سوزنی.
|| لباس کهنه: السفسیر، آنکه پار مردمان
فروشد. (السامی فی الاسامی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص) پاره؛ ماه پار، ماه پاره.
|| دریده :
دین زردشت آشکار شده
پردهٔ رحم پارپار شده.سنائی.
زینت باغ بیشتر گردد
چون گل سرخ جامه پار کند
پیش دانا زبان شدت دی
قصهٔ راحت بهار کند.عمادی.
|| دریده :
دین زردشت آشکار شده
پردهٔ رحم پارپار شده.سنائی.
زینت باغ بیشتر گردد
چون گل سرخ جامه پار کند
پیش دانا زبان شدت دی
قصهٔ راحت بهار کند.عمادی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام چهارمین منزل از سوی هرات
بجانب غور که امیرمسعود در سفر خود به
غور از آنجا گذشته است. (از تاریخ ابوالفضل
بیهقی).
بجانب غور که امیرمسعود در سفر خود به
غور از آنجا گذشته است. (از تاریخ ابوالفضل
بیهقی).