Pâryâb - پاریاب
Pâryâb - پاریاب maddesi sözlük listesi
پاریاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) فاریاب. شهری است
بخراسان از گوَزگانان، بر شاهراه کاروان و
بسیار نعمت. (حدود العالم). از شهرهای
مشهور خراسان، از اعمال گوزگانان که از
آنجا تا بلخ شش منزل است : و دیگر آنکه
از پاریاب سوی اندخود رفتن نزدیک ...
بخراسان از گوَزگانان، بر شاهراه کاروان و
بسیار نعمت. (حدود العالم). از شهرهای
مشهور خراسان، از اعمال گوزگانان که از
آنجا تا بلخ شش منزل است : و دیگر آنکه
از پاریاب سوی اندخود رفتن نزدیک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب) زراعتی را گویند که به
آب چشمه و کاریز و مانند آن مزروع شود و
آنرا فاریاب و فاریاو نیز نامند. (فرهنگ
جهانگیری). زراعتی را گویند که با آب
رودخانه و امثال آن مزروع شود. (برهان).
مسقوی. آبی.
آب چشمه و کاریز و مانند آن مزروع شود و
آنرا فاریاب و فاریاو نیز نامند. (فرهنگ
جهانگیری). زراعتی را گویند که با آب
رودخانه و امثال آن مزروع شود. (برهان).
مسقوی. آبی.