Pâyâb - پایاب
Pâyâb - پایاب maddesi sözlük listesi
پایاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب) بن آب. (لغت نامهٔ اسدی).
بن آب در مقامی که ایستاده باشد. (لغت نامهٔ
اسدی نسخهٔ چ طهران). قعر آب. تک دریا و
جز آن. تَه. بن آب که پای بر زمین رسد. بن
آب بود یعنی آب در ...
بن آب در مقامی که ایستاده باشد. (لغت نامهٔ
اسدی نسخهٔ چ طهران). قعر آب. تک دریا و
جز آن. تَه. بن آب که پای بر زمین رسد. بن
آب بود یعنی آب در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِمر.) 1 - ته آب . 2 - بخش کم عمق آب . 3 - گرداب . 4 - راه و پله ای که از آن
بتوان به ته چاه یا قنات رفت . 5 - گذرگاه . 6 - مقاومت و ایستادگی . 7 - کنایه از:
موقعیتی که خطر تقریباً رفع شده باشد. 8 - گدار.
بتوان به ته چاه یا قنات رفت . 5 - گذرگاه . 6 - مقاومت و ایستادگی . 7 - کنایه از:
موقعیتی که خطر تقریباً رفع شده باشد. 8 - گدار.