pernün - پرنون
pernün - پرنون maddesi sözlük listesi
پرنون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (اِ) دیبای منقش. پرنو.
پرنیان :
نپرّد بلبل اندر باغ جز بر بسّد و مینا
نپوید آهو اندر دشت جز بر غالی و پرنون.
رودکی (از شعوری) (جهانگیری).
شمشاد ببوی زلفک خاتون شد
گلنار برنگ توزی و پرنون شد.منوچهری.
ز دیبا ...
پرنیان :
نپرّد بلبل اندر باغ جز بر بسّد و مینا
نپوید آهو اندر دشت جز بر غالی و پرنون.
رودکی (از شعوری) (جهانگیری).
شمشاد ببوی زلفک خاتون شد
گلنار برنگ توزی و پرنون شد.منوچهری.
ز دیبا ...