Pele - پله
Pele - پله maddesi sözlük listesi
پله Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
basamak
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ / لِ ] (ص) سست. نیمه حال.
- پَله مُرده؛ زنبورِ از سرما فسرده.
و رجوع به پلمرده شود.
- پَله مُرده؛ زنبورِ از سرما فسرده.
و رجوع به پلمرده شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ ] (اِ) صورتی از پهل (پهلوی).
رجوع به ایران باستان ج ۳ ص ۲۱۸۴ شود.
رجوع به ایران باستان ج ۳ ص ۲۱۸۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ لِ ] (اِخ) پلئوس. پسر اِآک پادشاه
داستانی ایولخس شوی تتیس و پدر آشیل
(اخیلوس). در قاموس الاعلام ترکی (مادهٔ
پلیوس) آمده است: پلیوس. نام پدر آشیل
(اخیلوس) پهلوان مشهور است که در
محاصرهٔ تروا شرکت جست. ...
داستانی ایولخس شوی تتیس و پدر آشیل
(اخیلوس). در قاموس الاعلام ترکی (مادهٔ
پلیوس) آمده است: پلیوس. نام پدر آشیل
(اخیلوس) پهلوان مشهور است که در
محاصرهٔ تروا شرکت جست. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ لِ ] (اِخ) (کوه...) قلهٔ آتش فشانی
به ارتفاع ۱۳۳۰ گز مارتینیک که در
آتش فشان سال ۱۹۰۲م. شهر سن پیر را
ویران کرد.
به ارتفاع ۱۳۳۰ گز مارتینیک که در
آتش فشان سال ۱۹۰۲م. شهر سن پیر را
ویران کرد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ / لِ ] (اِ) نام درختی است
خودرو که برگش به پنجهٔ آدمی و گلش به
ناخن شیر ماند و بیخ گل سیاه و برگ آن
نارنجی میشود و در جنگلهای هندوستان
بسیار است. (برهان قاطع ...
خودرو که برگش به پنجهٔ آدمی و گلش به
ناخن شیر ماند و بیخ گل سیاه و برگ آن
نارنجی میشود و در جنگلهای هندوستان
بسیار است. (برهان قاطع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ / لِ ] (اِ) مهمل پولُ در ترکیب. پولُ
و پله، از اتباع است بمعنی نقد و جنس پیدا و
پنهان. (آنندراج). پول مول. رجوع به پول و
پله در جای خود شود.
و پله، از اتباع است بمعنی نقد و جنس پیدا و
پنهان. (آنندراج). پول مول. رجوع به پول و
پله در جای خود شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ لَ / لِ ] (اِ) ابریشم بود و آنچه کرم
ابریشم بر خود تنیده باشد. (برهان قاطع). پیله
|| پلک چشم. (سروری). || درخت
بیدی که برگش پنجه را ماند و ...
ابریشم بر خود تنیده باشد. (برهان قاطع). پیله
|| پلک چشم. (سروری). || درخت
بیدی که برگش پنجه را ماند و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لْ / لِ ] (اِ) بمعنی درجه و مرتبه باشد.
(برهان). || هر مرتبه و پایه از نردبان را
گویند و به این معنی با ثانی مخفف هم درست
است. (برهان قاطع). || ...
(برهان). || هر مرتبه و پایه از نردبان را
گویند و به این معنی با ثانی مخفف هم درست
است. (برهان قاطع). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ لَ / لِ ] (اِ) کفّهٔ ترازو را گویند.
|| هر مرتبه و پایه از نردبان باشد، و به این
وزن و به این معنی بجای حرف اول تای
قرشت نیز بنظر آمده است. (برهان ...
|| هر مرتبه و پایه از نردبان باشد، و به این
وزن و به این معنی بجای حرف اول تای
قرشت نیز بنظر آمده است. (برهان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ لْ لَ / لِ ] (اِ) کفه. کپه. (نصاب). کپهٔ
ترازو. کفهٔ ترازو:
ز بس برسختن زرّش بجای مادحان هزمان
ز ناره بگسلد کپان ز شاهین بگسلد پله.
فرخی (دیوان ص ۳۵۰).
ترازو را همه رشته گسسته
دو پله مانده ...
ترازو. کفهٔ ترازو:
ز بس برسختن زرّش بجای مادحان هزمان
ز ناره بگسلد کپان ز شاهین بگسلد پله.
فرخی (دیوان ص ۳۵۰).
ترازو را همه رشته گسسته
دو پله مانده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پَ لِ یا لَ) (اِ.) = فله : شیر حیوان نوزاییده ؛ فله ، آغوز، زهک .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پِ لِّ) (اِ.) 1 - هر مرتبه و پایه از نردبان . 2 - هر یک از مجموع پایه هایی که
برای بالا رفتن از سطح زمین به اطاق یا بام و مانند آن و پایین آمدن از آن سازند ج
. پلکان . ؛ ~ برقی سیستم انتقال از یک طبقه به طبقة دیگر توسط برق با سرعتی معادل
سرعت انسان . برای استفاده از آن کافی است که روی اولین پله بایستند و در هنگام
رسیدن به طبقة بعدی از آن پیاده شود. 3 - کفة ترازو.
برای بالا رفتن از سطح زمین به اطاق یا بام و مانند آن و پایین آمدن از آن سازند ج
. پلکان . ؛ ~ برقی سیستم انتقال از یک طبقه به طبقة دیگر توسط برق با سرعتی معادل
سرعت انسان . برای استفاده از آن کافی است که روی اولین پله بایستند و در هنگام
رسیدن به طبقة بعدی از آن پیاده شود. 3 - کفة ترازو.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) (اِ.) 1 - مایة کم ، سرمایة اندک . 2 - موی اطراف سر. 3 - کفة ترازو. 4 -
درختی است .
درختی است .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
kroczyć; krok; przekraczać; ruch; schodek; stąpać; stopień; środek