pürdil - پردل
pürdil - پردل maddesi sözlük listesi
پردل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ دِ ] (ص مرکب) دلیر. پرجرأت.
جسور. پرجسارت. پرجگر. دلاور. شیردل.
نترس. بهادر. (غیاث اللغات) (برهان). شجاع.
قوی دل. مقابل بددل و کم دل :
فروهشته بر سرو مشکین کمند
که کردی بدان پردلان را ببند.فردوسی.
چو بشنید گفتارهای درشت ...
جسور. پرجسارت. پرجگر. دلاور. شیردل.
نترس. بهادر. (غیاث اللغات) (برهان). شجاع.
قوی دل. مقابل بددل و کم دل :
فروهشته بر سرو مشکین کمند
که کردی بدان پردلان را ببند.فردوسی.
چو بشنید گفتارهای درشت ...