Tâbdâr - تابدار
Tâbdâr - تابدار maddesi sözlük listesi
تابدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف مرکب) بمعنی تابان و براق و
روشن. (آنندراج). مشعشع. نورانی.
درخشان :
دو گل را بدو نرگس آبدار.
همی شست تا شد گلان تابدار.فردوسی.
و اینک از آن دو آفتاب، چندین ستارهٔ تابدار
بیشمار حاصل گشته است. (تاریخ بیهقی).
خورشید تابدار به تدویر ...
روشن. (آنندراج). مشعشع. نورانی.
درخشان :
دو گل را بدو نرگس آبدار.
همی شست تا شد گلان تابدار.فردوسی.
و اینک از آن دو آفتاب، چندین ستارهٔ تابدار
بیشمار حاصل گشته است. (تاریخ بیهقی).
خورشید تابدار به تدویر ...