Tâbiş - تابش
Tâbiş - تابش maddesi sözlük listesi
تابش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ / بِ ] (اِمص) روشنی و فروغ
آفتاب و شمع و پرتو آتش. (آنندراج) (برهان)
(انجمن آرا). بریص؛ درخش و تابش چیزی.
(منتهی الارب):
به گرز نبردی بر افراسیاب
کنم تیره گون تابش آفتاب.فردوسی.
بخشکی رسیدند چون روز گشت
گه ...
آفتاب و شمع و پرتو آتش. (آنندراج) (برهان)
(انجمن آرا). بریص؛ درخش و تابش چیزی.
(منتهی الارب):
به گرز نبردی بر افراسیاب
کنم تیره گون تابش آفتاب.فردوسی.
بخشکی رسیدند چون روز گشت
گه ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
blask; błyszczeć; czyścić; lśnić; połysk; świecić; świetlistość; świetność; wypolerować