telal - تلال
telal - تلال maddesi sözlük listesi
تلال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تِ ] (ع اِ) جِ تل. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (آنندراج). تودهٔ خاک و تودهٔ ریگ و
پشته. (آنندراج): در فصل ربیع کلالهٔ
لاله از قلال جبال و یفاع تلال او چون قندیل
عقیقین از صوامع رهابین تابان. ...
الاطباء) (آنندراج). تودهٔ خاک و تودهٔ ریگ و
پشته. (آنندراج): در فصل ربیع کلالهٔ
لاله از قلال جبال و یفاع تلال او چون قندیل
عقیقین از صوامع رهابین تابان. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع اِ) از اتباع است، یقال: هو
الضلال بن التلال. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به تلالة شود.
الضلال بن التلال. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به تلالة شود.