tuana - توانا
tuana - توانا maddesi sözlük listesi
توانا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ / تَ ] (نف) (از: «توان» +«ـا»،
پسوند فاعلی یا صفت مشبهه) قادر. کسی که
از عهدهٔ انجام کار برآید. زورمند. نیرومند.
(حاشیهٔ برهان چ معین). نیرومند. قوی. قادر.
مقتدر. (فرهنگ فارسی معین). نیرومند. قوی.
مقتدر. (دهار). قوی. (ربنجنی). قوی، و ...
پسوند فاعلی یا صفت مشبهه) قادر. کسی که
از عهدهٔ انجام کار برآید. زورمند. نیرومند.
(حاشیهٔ برهان چ معین). نیرومند. قوی. قادر.
مقتدر. (فرهنگ فارسی معین). نیرومند. قوی.
مقتدر. (دهار). قوی. (ربنجنی). قوی، و ...