çil - چل
çil - چل maddesi sözlük listesi
چل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چَ ] (اِ) بندی باشد که از چوب و علف و سنگ و گل و خاک در پیش رودخانه و جوی ببندند. (برهان) (از جهانگیری). بندی که از چوب و کاه و سنگ و علف در پیش رودخانه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چَ ] (فعل امر) امر به رفتن، یعنی برو و بهندی نیز همین معنی دارد. (برهان). امر از رفتن بود. (جهانگیری). امر از چلیدن یعنی رفتن و به زبان هندی به همان معنی استعمال شود. (انجمن
آرا) (آنندراج). امر ...
آرا) (آنندراج). امر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چُ ] (اِ) آلت تناسل را گویند. (برهان) (از جهانگیری). آلت تناسل که چول نیز گویند. (رشیدی). آلت تناسل را گویند وچُر نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). آلت تناسل و نره. (ناظم
الاطباء). آلت تناسل پسران خردسال ...
الاطباء). آلت تناسل پسران خردسال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (ص) اسبی است که دست راست و پای چپ او سفید باشد. (برهان). اسبی بود که دست راست و پای چپ آن سفید باشد و آن را اشکل و اشکیل نیز نامند. (جهانگیری) (رشیدی).
اسبی که دست ...
اسبی که دست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (عدد، ص، اِ) مخفف چهل هم هست که به عربی اربعین خوانند. (برهان). مخفف چهل. (از جهانگیری ) (از رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج). مخفف چهل که عدد معروف است.
(غیاث). تعیین عددی به معنی چهل. (ناظم ...
(غیاث). تعیین عددی به معنی چهل. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (ص) مردم کم عقل و نادان و احمق و گول. (برهان) (از ناظم الاطباء). بی عقل و احمق و گول. (جهانگیری) (از رشیدی). احمق و خفیف العقل. (انجمن آرا) (آنندراج). احمق. (غیاث).
دیوانه. خُل. خلک. سبک مغز. ...
دیوانه. خُل. خلک. سبک مغز. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (اِ) در لهجهٔ قزوین، چوبها و نخی که در فاصلهٔ دو چرخ پنبه ریسی است. || در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه، به غربال بزرگی اطلاق شود
که سوراخهای فراخ دارد ...
که سوراخهای فراخ دارد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چُ ] (اِخ) دهی است از دهستان میرزاوند بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد که در ۴۲ هزارگزی شمال خاوری راه شوسهٔ خرم آباد به اندیمشک واقع است. کوهستانی و گرمسیر
است و ۲۷۳ تن سکنه دارد. آبش از ...
است و ۲۷۳ تن سکنه دارد. آبش از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (اِخ) دهی است از دهستان بلده بخش نور شهرستان آمل که در ۸ هزارگزی جنوب خاوری بلده واقع است. کوهستانی و سردسیر است و ۳۰۰ تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار.
محصولش غلات و لبنیات. شغل ...
محصولش غلات و لبنیات. شغل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چُ ] (اِخ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد که در ۳۲ هزارگزی شمال باختری اردل واقع است. جلگه است و جنگل بلوط دارد. آبش از چشمه و رودخانهٔ
محلی. محصولش غلات دیمی و آبی. شغل ...
محلی. محصولش غلات دیمی و آبی. شغل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(چَ) (اِ.) سدی از چوب و علف و گل و خاک و سنگ که در پیش رودخانه بندند.
çil - چل diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler