dahıs - داخس
dahıs - داخس maddesi sözlük listesi
داخس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ ] (ع اِ) خوی درد. گوشه.
داحس. داحوس. ورم حاری که عارض شود
انگشت را در نزدیکی ناخن با دردی سخت و
آن را به فارسی کژدمه گویند. عقربک. آماس
صلب که اندر بن ناخن باشد آن ...
داحس. داحوس. ورم حاری که عارض شود
انگشت را در نزدیکی ناخن با دردی سخت و
آن را به فارسی کژدمه گویند. عقربک. آماس
صلب که اندر بن ناخن باشد آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ ] (ع ص) هر چیز که در زیر
خاک پنهان کنند. داخسة. (از منتهی الارب).
|| (اِ) واحد دواخس که دیگدان
باشد. (منتهی الارب).
خاک پنهان کنند. داخسة. (از منتهی الارب).
|| (اِ) واحد دواخس که دیگدان
باشد. (منتهی الارب).