dereka - درقه
dereka - درقه maddesi sözlük listesi
درقه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ قَ / قِ ] (از ع، اِ) درقة. سپر. (از
برهان): یک درقه بودش [ پیغمبر را ] سر
مردی بر آن نگاشته. (ترجمهٔ طبری بلعمی).
بیفکند نیزه کمان برگرفت
یکی درقهٔ کرگ بر سر گرفت. فردوسی.
به تیغ پاره کند ...
برهان): یک درقه بودش [ پیغمبر را ] سر
مردی بر آن نگاشته. (ترجمهٔ طبری بلعمی).
بیفکند نیزه کمان برگرفت
یکی درقهٔ کرگ بر سر گرفت. فردوسی.
به تیغ پاره کند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دَ قِ) [ ع . درقة ] (اِ.) سپر، سپری که از پوست گاومیش یا کرگدن درست کنند.