Zî - ذی
Zî - ذی maddesi sözlük listesi
ذی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) ذو، در حال جر. جائنی رجل
ذومال. رایت رجلا ذامال، مررت برجل
ذیمال. خداوند. صاحب. دارای. مالک. و در
تداول فارسی: ذی حیات و ذی علاقه و
ذی حق. و ذی فن و ذی فنون و ذی مکرمت ...
ذومال. رایت رجلا ذامال، مررت برجل
ذیمال. خداوند. صاحب. دارای. مالک. و در
تداول فارسی: ذی حیات و ذی علاقه و
ذی حق. و ذی فن و ذی فنون و ذی مکرمت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ع . ] (اِ.) دارنده ، خداوند، صاحب . در فارسی بیشتر ذی گفته می شود و درست است
زیرا در فارسی عوامل رفع ، نصب و جر نیست مانند:ذی حیات ، ذیحق ، ذیجاه .
زیرا در فارسی عوامل رفع ، نصب و جر نیست مانند:ذی حیات ، ذیحق ، ذیجاه .