Seins - سین
Seins - سین maddesi sözlük listesi
سین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) آهوی کوچک. (دزی ج ۱ ص
۷۱۴). || کسی که تنحنح بسیار کند.
(آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). || نام
حرف پانزدهم از حروف الفبای ابجدی. (ناظم
الاطباء). حرفی است معروف از حروف
تهجی. ...
۷۱۴). || کسی که تنحنح بسیار کند.
(آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). || نام
حرف پانزدهم از حروف الفبای ابجدی. (ناظم
الاطباء). حرفی است معروف از حروف
تهجی. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام حضرت رسالت صلوات اللََّه
علیه و آله. (برهان). در یس، یاسین «و
یاسین معناه یا انسان او یا سید». (؟) (منتهی
الارب) (از حاشیه برهان چ معین).
علیه و آله. (برهان). در یس، یاسین «و
یاسین معناه یا انسان او یا سید». (؟) (منتهی
الارب) (از حاشیه برهان چ معین).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام شهر چین است و معرب آن
صین باشد. (آنندراج). رجوع به صین و چین
شود.
صین باشد. (آنندراج). رجوع به صین و چین
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) در بابل سین را رب النوع ماه
میدانستند. (ایران باستان ج ۱ ص ۲۰۲ و
۳۸۲).
میدانستند. (ایران باستان ج ۱ ص ۲۰۲ و
۳۸۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یِ ] (اِخ) آسوان. از شهرهای مصر
قدیم که امروز آن را آسوان نامند. (فرهنگ
فارسی معین).
قدیم که امروز آن را آسوان نامند. (فرهنگ
فارسی معین).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (سئین) دهی است از دهستان
ایردیموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل.
دارای ۴۶۹ تن سکنه. آب آن از رود سئین.
محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی
زراعت و گله داری است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۴).
ایردیموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل.
دارای ۴۶۹ تن سکنه. آب آن از رود سئین.
محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی
زراعت و گله داری است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۴).