sayad - صیاد
sayad - صیاد maddesi sözlük listesi
صیاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ یْ یا ] (ع ص، اِ) شکاری. (منتهی
الارب). نخجیرگر. (مهذب الاسماء). قانِز.
(منتهی الارب). شکارچی. قانِص. قَنّاص.
دامیار. شکارگر. شکارگیر. شکارکن. ج،
صیادان : کومس ارت دهی است بر سر
کوهی و مردمان وی صیادانند. (حدود العالم).
صیاد بی ...
الارب). نخجیرگر. (مهذب الاسماء). قانِز.
(منتهی الارب). شکارچی. قانِص. قَنّاص.
دامیار. شکارگر. شکارگیر. شکارکن. ج،
صیادان : کومس ارت دهی است بر سر
کوهی و مردمان وی صیادانند. (حدود العالم).
صیاد بی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ؟ ی یا ] (اِخ) دهی است از بخش
پشت آب شهرستان زابل، واقع در ۱۲
هزارگزی شمال بیجار و ۴ هزارگزی راه مالرو
جلال آباد به زابل. در جلگه قرار دارد. هوای
آن گرم و معتدل است. ۱۰۴۰ تن ...
پشت آب شهرستان زابل، واقع در ۱۲
هزارگزی شمال بیجار و ۴ هزارگزی راه مالرو
جلال آباد به زابل. در جلگه قرار دارد. هوای
آن گرم و معتدل است. ۱۰۴۰ تن ...