Kayd - قید
Kayd - قید maddesi sözlük listesi
قید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع مص) اندازه کردن. (منتهی
الارب). گویند: قید الشی ء (مجهولاً)؛ ای قُیِّدَ.
(اقرب الموارد) (منتهی الارب). || در تداول
فارسی زبانان، مقید کردن در زندان.
|| حبس. زندانی گشتن. (فرهنگ ...
الارب). گویند: قید الشی ء (مجهولاً)؛ ای قُیِّدَ.
(اقرب الموارد) (منتهی الارب). || در تداول
فارسی زبانان، مقید کردن در زندان.
|| حبس. زندانی گشتن. (فرهنگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) به کسر قاف، مقدار و اندازه. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). رجوع
به قَید شود.
الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). رجوع
به قَید شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ یْ یِ ] (ع ص) آنکه نرمی و مساهله
کند با تو چون بند کنی او را. || ستور که به
کشیدن گردن دهد. || بعیر قَیِّد؛ شتر رام شده.
(منتهی ...
کند با تو چون بند کنی او را. || ستور که به
کشیدن گردن دهد. || بعیر قَیِّد؛ شتر رام شده.
(منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ق ) [ ع . ] 1 - (اِ.) بند زنجیر. ج . اقیاد، قیود. 2 - شرط ، عهد، پیمان . 3 -
کلمه ای است که غیر از اسم کلمات دیگری مانند فعل و صفت ، را به زمان ، مکان یا
حالت خاصی مقید سازد.
کلمه ای است که غیر از اسم کلمات دیگری مانند فعل و صفت ، را به زمان ، مکان یا
حالت خاصی مقید سازد.