Gezâ - گزا
Gezâ - گزا maddesi sözlük listesi
گزا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (نف) گزنده و گزندرساننده.
زیان زننده. (برهان) (جهانگیری):
تریاق در دهان رسول آفرید حق
صدیق را چه غم بود از زهر جان گزا.
سعدی.
رجوع به گزای شود.
زیان زننده. (برهان) (جهانگیری):
تریاق در دهان رسول آفرید حق
صدیق را چه غم بود از زهر جان گزا.
سعدی.
رجوع به گزای شود.