Müşterî - مشتری
Müşterî - مشتری maddesi sözlük listesi
مشتری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
müşteri
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ] (ع ص) خرنده. (منتهی
الارب). خريدار. (از محيط المحيط). خريدار
گاهی بهمعنی فروشنده. (غياث) (آنندراج).
خرنده و آن که چيزی ميخرد. خريدار:
نگين بدخشی بر انگشتری
ز کمتر، به کمتر خرد مشتری.ابوشکور.
راست چو کشته شوند و زار و فکنده
آيدشان مشتری ...
الارب). خريدار. (از محيط المحيط). خريدار
گاهی بهمعنی فروشنده. (غياث) (آنندراج).
خرنده و آن که چيزی ميخرد. خريدار:
نگين بدخشی بر انگشتری
ز کمتر، به کمتر خرد مشتری.ابوشکور.
راست چو کشته شوند و زار و فکنده
آيدشان مشتری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ] (اِخ) ستارهای که سعد اکبر
است. (منتهی الارب). ستارهای از سيارات
فلک ششم که آن را به فارسی برجيس نامند.
(از اقرب الموارد). نام ستارهای که بر فلک
ششم است. اهل تنجيم آن را سعد اکبر دانند و
آن را قاضی ...
است. (منتهی الارب). ستارهای از سيارات
فلک ششم که آن را به فارسی برجيس نامند.
(از اقرب الموارد). نام ستارهای که بر فلک
ششم است. اهل تنجيم آن را سعد اکبر دانند و
آن را قاضی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ] (اِخ) در اساطير لاتين پدر و
پيشوای خدايان آن دوران و همانند زئوس۱(زاوش) در اساطير يونان است. او پدر خود
زحل را برانداخت و بر تيتانها۲ غالب شد و
دريا را به نپتون۳ و دوزخ را به پلوتون۴ داد ...
پيشوای خدايان آن دوران و همانند زئوس۱(زاوش) در اساطير يونان است. او پدر خود
زحل را برانداخت و بر تيتانها۲ غالب شد و
دريا را به نپتون۳ و دوزخ را به پلوتون۴ داد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) [ ع . ] (اِ.) پنجمین و بزرگترین سیاره از سیارات منظومه شمسی که هر 12 سال
یک بار به دور خورشید می گردد.
یک بار به دور خورشید می گردد.
Müşterî - مشتری diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler