muanede - معانده
muanede - معانده maddesi sözlük listesi
معانده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نَ دَ ] (ع مص) با کسی بستيهيدن.
عناد. (المصادر زوزنی). ستيهيدن و معارضه
کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم
الاطباء). معارضه کردن به خلاف و عصيان.
(از اقرب الموارد). و رجوع به معاندت شود.
|| همديگر جدا گرديدن و کرانه ...
عناد. (المصادر زوزنی). ستيهيدن و معارضه
کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم
الاطباء). معارضه کردن به خلاف و عصيان.
(از اقرب الموارد). و رجوع به معاندت شود.
|| همديگر جدا گرديدن و کرانه ...