nardin - ناردین
nardin - ناردین maddesi sözlük listesi
ناردین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) سنبل رومی. (قانون ابوعلی
سینا چ تهران ص ۲۱۴) (ذخیرهٔ
خوارزمشاهی) (بحر الجواهر) (انجمن آرا)
(فرهنگ شعوری). سنبل رومی را گویند و آن
زردرنگ می باشد و اگر در سرمه داخل کنند
موی مژه را برویاند. (برهان قاطع) (آنندراج).
اسارون. (فرهنگ دزی). ...
سینا چ تهران ص ۲۱۴) (ذخیرهٔ
خوارزمشاهی) (بحر الجواهر) (انجمن آرا)
(فرهنگ شعوری). سنبل رومی را گویند و آن
زردرنگ می باشد و اگر در سرمه داخل کنند
موی مژه را برویاند. (برهان قاطع) (آنندراج).
اسارون. (فرهنگ دزی). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) از ولایات هندوستان است و
به سال ۴۰۵ هـ . ق. به دست سلطان محمود
غزنوی گشوده شد. مؤلف «تاریخ دیالمه و
غزنویان» آرد: سلطان محمود در سال ۴۰۴
جنگ بزرگ دیگری در محل ناردین یکی از
نقاط صعب العبور هندوستان کرده است ...
به سال ۴۰۵ هـ . ق. به دست سلطان محمود
غزنوی گشوده شد. مؤلف «تاریخ دیالمه و
غزنویان» آرد: سلطان محمود در سال ۴۰۴
جنگ بزرگ دیگری در محل ناردین یکی از
نقاط صعب العبور هندوستان کرده است ...
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler