nigah - نگاه
nigah - نگاه maddesi sözlük listesi
نگاه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
bakış
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِ) نظر. دید. دیدار. (ناظم الاطباء)
(فرهنگ فارسی معین). نگریست. مشاهده.
ملاحظه. (ناظم الاطباء). نظاره. نظره. نگه.
اسم است از نگریستن مانند نگرش.
(یادداشت مؤلف):
کشیده رده ایستاده سپاه
به روی سپهدارشان بد نگاه.فردوسی.
بتی که چشم من از هر نگاه ...
(فرهنگ فارسی معین). نگریست. مشاهده.
ملاحظه. (ناظم الاطباء). نظاره. نظره. نگه.
اسم است از نگریستن مانند نگرش.
(یادداشت مؤلف):
کشیده رده ایستاده سپاه
به روی سپهدارشان بد نگاه.فردوسی.
بتی که چشم من از هر نگاه ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
aparycja; błyszczeć; patrzeć; popatrzeć; spoglądać; spojrzeć; spojrzenie; szukać; wygląd; wyglądać