niran - نیران
niran - نیران maddesi sözlük listesi
نیران Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) انیران. جز ایران. خارج از ایران.
(یادداشت مؤلف). رجوع به انیران شود:
جهاندار همداستانی نکرد
از ایران و نیران برآورد گرد.فردوسی.
چو ایران و نیران به ما رام گشت
همه کام بهرام ناکام گشت.فردوسی.
به ایران و نیران و روم آگهی است ...
(یادداشت مؤلف). رجوع به انیران شود:
جهاندار همداستانی نکرد
از ایران و نیران برآورد گرد.فردوسی.
چو ایران و نیران به ما رام گشت
همه کام بهرام ناکام گشت.فردوسی.
به ایران و نیران و روم آگهی است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) جمع نور است. رجوع به نور
شود. || جمع نیر است. رجوع به نیر شود.
|| جمع نار است. رجوع به نار شود:
آن همه نور و راحت و نعمت
وین همه ...
شود. || جمع نیر است. رجوع به نیر شود.
|| جمع نار است. رجوع به نار شود:
آن همه نور و راحت و نعمت
وین همه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ یْ یِ ] (ع اِ) تثنیهٔ نیر به معنی ماه و
خورشید است. رجوع به نَیِّر شود.
خورشید است. رجوع به نَیِّر شود.