hembaz - همباز
hembaz - همباز maddesi sözlük listesi
همباز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (ص مرکب) هم باز. شریک.
همتا. انباز. حریف. نظیر. مانند. همانند.
(یادداشت مؤلف):
خروشان از آن جایگه بازگشت
تو گفتی که با باد همباز گشت.فردوسی.
ز توران سزاوار و همباز تو
نیابم کسی نیز دمساز تو.فردوسی.
چو کسری بیامد ...
همتا. انباز. حریف. نظیر. مانند. همانند.
(یادداشت مؤلف):
خروشان از آن جایگه بازگشت
تو گفتی که با باد همباز گشت.فردوسی.
ز توران سزاوار و همباز تو
نیابم کسی نیز دمساز تو.فردوسی.
چو کسری بیامد ...