tecen - تجن
tecen - تجن maddesi sözlük listesi
تجن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تِ جَ ] (اِ) قسمی از نی میان پر است
که در سواحل بحر خزر میروید. در
سنسکریت هم لفظ تجنه بمعنی خیزران
موجود است. (فرهنگ نظام).
که در سواحل بحر خزر میروید. در
سنسکریت هم لفظ تجنه بمعنی خیزران
موجود است. (فرهنگ نظام).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ جَ ] (اِخ) دهی از دهستان بهنام
پازکی بخش ورامین شهرستان تهران است که
در بیست وچهارهزارگزی شمال ورامین و
سه هزارگزی راه خراسان قرار دارد. جلگه ای
معتدل است و ۷۲ تن سکنه دارد. ...
پازکی بخش ورامین شهرستان تهران است که
در بیست وچهارهزارگزی شمال ورامین و
سه هزارگزی راه خراسان قرار دارد. جلگه ای
معتدل است و ۷۲ تن سکنه دارد. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ جَ ] (اِخ) دهیست جزء دهستان
لفمجان در بخش مرکزی شهرستان لاهیجان
که در هفت هزارگزی باختر لاهیجان و در
کنار راه فرعی کیسم قرار دارد. جلگه ای
معتدل و مرطوب است و ۲۰۱ تن سکنه دارد.
آب آن ...
لفمجان در بخش مرکزی شهرستان لاهیجان
که در هفت هزارگزی باختر لاهیجان و در
کنار راه فرعی کیسم قرار دارد. جلگه ای
معتدل و مرطوب است و ۲۰۱ تن سکنه دارد.
آب آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ جِ ] (اِخ) دهی از دهستان پسکوه
در بخش قاین شهرستان بیرجند است که در
سی وپنج هزارگزی باختر قاین قرار دارد.
کوهستانی و معتدل است و ۵۰ تن سکنه دارد.
آب آن از قنات و محصول آن غلات و
زعفران ...
در بخش قاین شهرستان بیرجند است که در
سی وپنج هزارگزی باختر قاین قرار دارد.
کوهستانی و معتدل است و ۵۰ تن سکنه دارد.
آب آن از قنات و محصول آن غلات و
زعفران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ جَ ] (اِخ) (رود...) رود تجن از کوه
نیزآباد (در دهستان پشتکوه، بخش دودانگه) سرچشمه میگیرد و رودهای مشهوری که به
آن می پیوندد عبارتند از: لاجیم رود، رود
فریم، زارمرود، گرمابرود و از جنوب بشمال
جریان دارد ...
نیزآباد (در دهستان پشتکوه، بخش دودانگه) سرچشمه میگیرد و رودهای مشهوری که به
آن می پیوندد عبارتند از: لاجیم رود، رود
فریم، زارمرود، گرمابرود و از جنوب بشمال
جریان دارد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ جَ ] (اِخ) هریرود پس از عبور از
سرحد شرقی ایران، تجن نامیده میشود و وارد
ریگزار خوارزم میگردد. قاموس الاعلام
ترکی در ذیل کلمهٔ تجند آرد: از رودهای
آسیای میانه که چون از هرات میگذرد
هریرود نام دارد، آنگاه ...
سرحد شرقی ایران، تجن نامیده میشود و وارد
ریگزار خوارزم میگردد. قاموس الاعلام
ترکی در ذیل کلمهٔ تجند آرد: از رودهای
آسیای میانه که چون از هرات میگذرد
هریرود نام دارد، آنگاه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(تَ جَ) (اِ.) 1 - نهری که از رود جدا کنند. 2 - نام رودی در مازندران .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
تَجَنٍّ
обвинение в преступлении (кого على) ; совершение подлого поступка (по отношению к кому على) ; возведение напраслины (на кого على) ; злословие (о ком على) ; . . . من التجنّى ان было бы несправедливо. . .