Cûybâr - جویبار
Cûybâr - جویبار maddesi sözlük listesi
جویبار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب)
کنار جوی آب.
(برهان):
ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن.
حافظ.
|| جایی که در آن جوی آب بسیار باشد.
(برهان) (غیاث اللغات). آنجا که ممر جویهای
بزرگ ...
کنار جوی آب.
(برهان):
ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن.
حافظ.
|| جایی که در آن جوی آب بسیار باشد.
(برهان) (غیاث اللغات). آنجا که ممر جویهای
بزرگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِمر.) 1 - کنار جوی . 2 - جوی بزرگی که از جوی های کوچک تشکیل شده باشد.