züreyr - زریر
züreyr - زریر maddesi sözlük listesi
زریر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ / زِ ] (اِ) گیاهی باشد زرد که جامه
بدان رنگ کنند و آنرا اسپرک نیز گویند.
(برهان) (از ناظم الاطباء). بعضی دیگر گویند
گلی است و آن در کوهستان حورجان بسیار
است. (برهان) (از جهانگیری). گیاهی است
زرد. (لغت ...
بدان رنگ کنند و آنرا اسپرک نیز گویند.
(برهان) (از ناظم الاطباء). بعضی دیگر گویند
گلی است و آن در کوهستان حورجان بسیار
است. (برهان) (از جهانگیری). گیاهی است
زرد. (لغت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (ع مص) برافروخته و سرخ شدن
چشم. (منتهی الارب) (آنندراج). توقد و تنور
چشم. (از اقرب الموارد). برافروخته و سرخ
گردیدن چشم. (ناظم الاطباء). || (ص)
تیزخاطر سبک روح. || ...
چشم. (منتهی الارب) (آنندراج). توقد و تنور
چشم. (از اقرب الموارد). برافروخته و سرخ
گردیدن چشم. (ناظم الاطباء). || (ص)
تیزخاطر سبک روح. || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) نام برادر گشتاسب است.
(برهان) (از جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی)
(از انجمن آرا) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از
شرفنامهٔ منیری). در اوستا «زئیری»
«وئیری»جزو اول بمعنی زرین و زردرنگ و
جزو دوم از ریشهٔ «وره» پهلو «ور» فارسی
بر (سینه) ...
(برهان) (از جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی)
(از انجمن آرا) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از
شرفنامهٔ منیری). در اوستا «زئیری»
«وئیری»جزو اول بمعنی زرین و زردرنگ و
جزو دوم از ریشهٔ «وره» پهلو «ور» فارسی
بر (سینه) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(زَ) (اِ.) گیاهی است دارای ساقة کوتاه و گل های زردرنگ و برگ های زرد مایل به سفید
که در رنگ کردن پارچه و لباس استعمال می شود.
که در رنگ کردن پارچه و لباس استعمال می شود.