Ezher - ازهر
Ezher - ازهر maddesi sözlük listesi
ازهر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
ازهرَّ يَزهرّ، ازْهَرِرْ/ ازْهَرَّ، ازهرارًا، فهو مُزهِرّ
• ازهرَّ النَّباتُ:
1- أزهَر، طلع زهرُه.
2- كثُر زَهْرُه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از زاهر.
روشن تر. (غیاث اللغات) (منتخب اللغات)
(کنزاللغات):
هست خورشید ازهر از انجم
تو ز خورشید ازهری ازهر.سوزنی.
|| (ص، اِ) روشن. (مؤید الفضلاء)
(منتهی الارب). درخشان : ...
روشن تر. (غیاث اللغات) (منتخب اللغات)
(کنزاللغات):
هست خورشید ازهر از انجم
تو ز خورشید ازهری ازهر.سوزنی.
|| (ص، اِ) روشن. (مؤید الفضلاء)
(منتهی الارب). درخشان : ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) موضعی است بمسافت
سه میلی طایف. عرجی گوید:
یا دار عاتکة التی بالازهر
او فوقه بقفا الکثیب الأعفر
لم الق اهلک بعد عام لقیتهم
یالیت أن لقاءَهم لم یقدر.
(معجم البلدان) (مراصد الاطلاع).
|| موضعی ...
سه میلی طایف. عرجی گوید:
یا دار عاتکة التی بالازهر
او فوقه بقفا الکثیب الأعفر
لم الق اهلک بعد عام لقیتهم
یالیت أن لقاءَهم لم یقدر.
(معجم البلدان) (مراصد الاطلاع).
|| موضعی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) (جامع...) جامع مشهور
مصر و آن نخستین مسجدی است که در
قاهره تأسیس شده و قائد جوهر مولای المعزّ
عبیدی به سال ۳۵۹ هـ . ق. که طرح قاهره را
ریخت بنیاد آنرا در روز شنبهٔ سلخ
جمادی ...
مصر و آن نخستین مسجدی است که در
قاهره تأسیس شده و قائد جوهر مولای المعزّ
عبیدی به سال ۳۵۹ هـ . ق. که طرح قاهره را
ریخت بنیاد آنرا در روز شنبهٔ سلخ
جمادی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن جوزی بوسایطی از او
در باب عمربن عبدالعزیز روایت کند. (سیرة
عمربن عبدالعزیز ص ۱۵۳).
در باب عمربن عبدالعزیز روایت کند. (سیرة
عمربن عبدالعزیز ص ۱۵۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن جمیل. ابن قتیبهٔ
دینوری در عیون الاخبار بنقل از احمدبن
الخلیل از او روایت کند. رجوع بعیون الاخبار
ج ۲ ص ۳۰ شود.
دینوری در عیون الاخبار بنقل از احمدبن
الخلیل از او روایت کند. رجوع بعیون الاخبار
ج ۲ ص ۳۰ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن خمیصة. صحابیست و
از ابی بکر صدیق روایت دارد و ابن عبدالبر
گوید: فی صحبته نظر. (تاج العروس).
از ابی بکر صدیق روایت دارد و ابن عبدالبر
گوید: فی صحبته نظر. (تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن رستةبن عبداللََّه،
ابومحمد المُکتب اصفهانی، متوفی به سال
۲۸۶ هـ . ق. وی از محمدبن بکیر و سهل بن
عثمان و سعدویه روایت دارد. ابونعیم
اصفهانی بنقل از عبدالرحمن بن محمدبن سیاه
و عبداللََّه ...
ابومحمد المُکتب اصفهانی، متوفی به سال
۲۸۶ هـ . ق. وی از محمدبن بکیر و سهل بن
عثمان و سعدویه روایت دارد. ابونعیم
اصفهانی بنقل از عبدالرحمن بن محمدبن سیاه
و عبداللََّه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن سعد السمان الباهلی
بالولاء البصری. محدث است. وی از حمید
طویل و از وی اهل عراق روایت کنند و از
پیش آنکه ابوجعفر منصور بخلافت رسید،
ازهر مصاحب وی بود و آنگاه که او تولیت
خلافت ...
بالولاء البصری. محدث است. وی از حمید
طویل و از وی اهل عراق روایت کنند و از
پیش آنکه ابوجعفر منصور بخلافت رسید،
ازهر مصاحب وی بود و آنگاه که او تولیت
خلافت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن سعید. ابن قتیبهٔ
دینوری بوسائطی از وی دعائی از رسول
(ص) نقل کند. (عیون الاخبار ج ۲ ص ۲۷۸).
دینوری بوسائطی از وی دعائی از رسول
(ص) نقل کند. (عیون الاخبار ج ۲ ص ۲۷۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن عامربن غوثبان. پدر
قبیله ای است. (منتهی الارب در کلمهٔ زوف).
قبیله ای است. (منتهی الارب در کلمهٔ زوف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن عبدالحارث بن
ضراربن عمرو الضبی. عالمی ناسب و از
خطبای بنی ضبة حنظلةبن ضرار. وی درک
اول اسلام کرد و عمری طویل یافت و یوم
جمل را ادراک کرد. او را گفتند: مابقی منک؟
گفت: ...
ضراربن عمرو الضبی. عالمی ناسب و از
خطبای بنی ضبة حنظلةبن ضرار. وی درک
اول اسلام کرد و عمری طویل یافت و یوم
جمل را ادراک کرد. او را گفتند: مابقی منک؟
گفت: ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن عبدالعزیز مکنی
بابی الهندی شاعر. رجوع بعقد الفرید چ محمد
سعید العریان ج ۳ ص ۲۹۷ شود.
بابی الهندی شاعر. رجوع بعقد الفرید چ محمد
سعید العریان ج ۳ ص ۲۹۷ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه حرازی، از
مردم روستا و قلعهٔ حراز [ یمن ]. (منتهی
الارب). و مؤلف تاج العروس گوید: حرازبن
عوف بن عدی بطن من ذی الکلاع من حمیر و
من نسله الحرازیون المحدثون و غیرهم، ...
مردم روستا و قلعهٔ حراز [ یمن ]. (منتهی
الارب). و مؤلف تاج العروس گوید: حرازبن
عوف بن عدی بطن من ذی الکلاع من حمیر و
من نسله الحرازیون المحدثون و غیرهم، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن عبد عوف بن عبدبن
الحرث بن زهرة الزهری. صحابی است. (تاج
العروس ). مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید:
ازهربن عبدعوف بن عبدبن حارث بن زهرةبن
کلاب بن مرة القرشی الزهری یکی از صحابه
بود ...
الحرث بن زهرة الزهری. صحابی است. (تاج
العروس ). مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید:
ازهربن عبدعوف بن عبدبن حارث بن زهرةبن
کلاب بن مرة القرشی الزهری یکی از صحابه
بود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن قیس. صحابی است و
حرزبن عثمان از او حدیثی روایت کرده و ابن
عبدالبر ذکر او آورده است. (تاج العروس).
حرزبن عثمان از او حدیثی روایت کرده و ابن
عبدالبر ذکر او آورده است. (تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن مِنقَر. مؤلف
تاج العروس گوید: ازهربن منقر و یقال منقد
من اعراب البصرة اخرجه الثلاثة. و او را از
صحابه یاد کند.
تاج العروس گوید: ازهربن منقر و یقال منقد
من اعراب البصرة اخرجه الثلاثة. و او را از
صحابه یاد کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن نعمان. مکنی
بابی الطبیب. وی از ابوالحسن علی بن رضوان
طبیب سؤالاتی در باب اورام کرده و او
رساله ای در جواب وی بپرداخته است.
(عیون الانباء ج ۲ ص ۱۰۴).
بابی الطبیب. وی از ابوالحسن علی بن رضوان
طبیب سؤالاتی در باب اورام کرده و او
رساله ای در جواب وی بپرداخته است.
(عیون الانباء ج ۲ ص ۱۰۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن الولید. محدث است و
جریربن عثمان از او روایت کند.
جریربن عثمان از او روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن یحیی. مؤلف تاریخ
سیستان آرد: «پس چون بزرگی یعقوب پیدا
گشتن گرفت و ایزد تعالی فتحها همی کرد،
ازهر را بر خوارج دوستی بوده بود. قصهٔ
ازهر: ازهربن یحیی بن زهیربن فرقدبن
سلیمان بن ماهان بن ...
سیستان آرد: «پس چون بزرگی یعقوب پیدا
گشتن گرفت و ایزد تعالی فتحها همی کرد،
ازهر را بر خوارج دوستی بوده بود. قصهٔ
ازهر: ازهربن یحیی بن زهیربن فرقدبن
سلیمان بن ماهان بن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن یونس عبدی. محدث
است و از ابراهیم شکستانی روایت دارد.
است و از ابراهیم شکستانی روایت دارد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) الحمانی مکنی بابی النجم.
او از ابی رجاء عطاردی و از او زیدبن الحباب
روایت کند.
او از ابی رجاء عطاردی و از او زیدبن الحباب
روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اَ هَ) [ ع . ] 1 - (ص تف .)روشن تر. 2 - (ص .) روشن ، درخشان . 3 - (اِ.) ماه . 4
- سفید رنگ .
- سفید رنگ .
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
أزْهَرَ، اِزْهَرّ
to bloom, blossom (out), flower, effloresce, be in bloom