Stry - استری
Stry - استری maddesi sözlük listesi
استری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ تَ ] (حامص) چموشی.
- استری کردن؛ چموشی کردن. توسنی
کردن. بدقلقی کردن :
آید هر آنکه با تو کند استری بفعل
در هاون هوان بضرورت چو استرنگ.
سوزنی.
- استری کردن؛ چموشی کردن. توسنی
کردن. بدقلقی کردن :
آید هر آنکه با تو کند استری بفعل
در هاون هوان بضرورت چو استرنگ.
سوزنی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) قصبه ایست در خطهٔ
گالیسی در ۶۵ هزارگزی جنوب لمبرگ در
ساحل نهر استری.
گالیسی در ۶۵ هزارگزی جنوب لمبرگ در
ساحل نهر استری.