aşari - عشاری
aşari - عشاری maddesi sözlük listesi
عشاری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ری ی ] (ع ص) هر چیز که
درازای آن ده ذراع باشد. (ناظم الاطباء):
ثوب عشاری؛ پارچهٔ ده دستی. (منتهی
الارب). پیراهنی که طول آن ده ذراع باشد.
غلام عشاری؛ پسر ده ساله، و در تأنیث
عشاریة ...
درازای آن ده ذراع باشد. (ناظم الاطباء):
ثوب عشاری؛ پارچهٔ ده دستی. (منتهی
الارب). پیراهنی که طول آن ده ذراع باشد.
غلام عشاری؛ پسر ده ساله، و در تأنیث
عشاریة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (ص نسبی) منسوب به
ابوطالب محمدبن علی بن فتح بن محمدبن
علی حربی، مشهور به ابن العشاری بغدادی، و
آن لقب جد او بود. وی به سال ۳۶۶ هـ .ق.
متولد شد و در سال ۴۵۱ درگذشت. ...
ابوطالب محمدبن علی بن فتح بن محمدبن
علی حربی، مشهور به ابن العشاری بغدادی، و
آن لقب جد او بود. وی به سال ۳۶۶ هـ .ق.
متولد شد و در سال ۴۵۱ درگذشت. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ری ی ] (اِخ) نام او حسین بن
علی بن حسن بن محمد عشاری است. وی
فقیه و اصولی و از اهالی بغداد بود. بسال
۱۱۵۰ هـ .ق. متولد شد و در فقه شافعی تسلط
بسیار یافت بطوری ...
علی بن حسن بن محمد عشاری است. وی
فقیه و اصولی و از اهالی بغداد بود. بسال
۱۱۵۰ هـ .ق. متولد شد و در فقه شافعی تسلط
بسیار یافت بطوری ...