Eşhel - اشهل
Eşhel - اشهل maddesi sözlük listesi
اشهل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (ع ص) رجل اشهل؛ مرد
میش چشم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
مرد میش چشم یعنی سیاهی چشم او بکبودی
آمیخته باشد. (آنندراج). آنکه کبودی بسیاهی
چشم او درآمیزد. (از المنجد). میش چشم.
مؤنث: شَهْلاء. (مهذب الاسماء). میش ...
میش چشم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
مرد میش چشم یعنی سیاهی چشم او بکبودی
آمیخته باشد. (آنندراج). آنکه کبودی بسیاهی
چشم او درآمیزد. (از المنجد). میش چشم.
مؤنث: شَهْلاء. (مهذب الاسماء). میش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن اراش، فرزند انماربن
اراش، از قبیلهٔ نزار در عهد جاهلیت بود و او
فرزندان بسیار داشت. و اشهل از بجیله دختر
صعب بن سعد عشیرة بود. رجوع به
بلوغ الارب ج ۱ ص ۳۰۶ شود.
اراش، از قبیلهٔ نزار در عهد جاهلیت بود و او
فرزندان بسیار داشت. و اشهل از بجیله دختر
صعب بن سعد عشیرة بود. رجوع به
بلوغ الارب ج ۱ ص ۳۰۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ هَ ] (اِخ) ابن حاتم. از محدثان و
روات بود که یزیدبن عمرو از وی روایت کرد
و او از موسی بن علی بن رباح لخمی و ابن
عون روایت دارد. رجوع به عیون الاخبار ج
۲ ص ۱۵۳ ...
روات بود که یزیدبن عمرو از وی روایت کرد
و او از موسی بن علی بن رباح لخمی و ابن
عون روایت دارد. رجوع به عیون الاخبار ج
۲ ص ۱۵۳ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اَ هَ) [ ع . ] (ص .) مردی که سیاهی چشم او به کبودی آمیخته باشد؛ میشی چشم .
Eşhel - اشهل diğer yazımlar
Sıradaki maddeler