mikrazi - مقراضی
mikrazi - مقراضی maddesi sözlük listesi
مقراضی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (ص نسبی) مأخوذ از تازی،
چیزی که با کازود به خوبی آن را قطع کرده
باشند. (ناظم الاطباء). آنچه که با قیچی آن را
بریده باشند. || (اِ) نام حلوایی است.
(غیاث) (آنندراج):
قطع ...
چیزی که با کازود به خوبی آن را قطع کرده
باشند. (ناظم الاطباء). آنچه که با قیچی آن را
بریده باشند. || (اِ) نام حلوایی است.
(غیاث) (آنندراج):
قطع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (حامص) چون مقراض
بودن. حالت و چگونگی مقراض. برندگی.
قاطعیت :
چو سوزن، سنان سینه را دوخته
ز مقراضه مقراضی آموخته.نظامی.
بودن. حالت و چگونگی مقراض. برندگی.
قاطعیت :
چو سوزن، سنان سینه را دوخته
ز مقراضه مقراضی آموخته.نظامی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ضی ی ] (ص نسبی) منسوب
است به مقراض که نام اجدادی است.
(ازانساب سمعانی).
است به مقراض که نام اجدادی است.
(ازانساب سمعانی).