vera - ورا
vera - ورا maddesi sözlük listesi
ورا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
öte
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (از ع، حرف اضافه، ق) وراء. پس.
عقب. بعد. (ناظم الاطباء). در پس. در عقب.
پشت. خلف. جز. بجز. غیر. بغیر. مگر. سوا.
(ناظم الاطباء). رجوع به وراء شود:
ورای هر چه در گیتی اساسی است
برون از هر چه ...
عقب. بعد. (ناظم الاطباء). در پس. در عقب.
پشت. خلف. جز. بجز. غیر. بغیر. مگر. سوا.
(ناظم الاطباء). رجوع به وراء شود:
ورای هر چه در گیتی اساسی است
برون از هر چه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ / وِ / وُ ] (ضمیر +حرف اضافه)
مخفف او را. (برهان) (ناظم الاطباء). «ورا بین
که با ما چه ها میکند.» یعنی او را بین.
(برهان):
میغ مانندهٔ پنبه ست و ورا باد نداف
هست سدکیس، درونه که بدو ...
مخفف او را. (برهان) (ناظم الاطباء). «ورا بین
که با ما چه ها میکند.» یعنی او را بین.
(برهان):
میغ مانندهٔ پنبه ست و ورا باد نداف
هست سدکیس، درونه که بدو ...