hulv - هلو
hulv - هلو maddesi sözlük listesi
هلو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
şeftali
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ ] (اِ) نوعی از شفتالو باشد و آن را
شفتالوی آردی میگویند. به غایت پرآب و
شیرین و بی جرم میباشد. (برهان). شفتالو.
فوخ. درافن. (یادداشتهای مؤلف). قیاس کنید
با آلو و خلو، هلی، هلگ. (یادداشت دیگر).
- ...
شفتالوی آردی میگویند. به غایت پرآب و
شیرین و بی جرم میباشد. (برهان). شفتالو.
فوخ. درافن. (یادداشتهای مؤلف). قیاس کنید
با آلو و خلو، هلی، هلگ. (یادداشت دیگر).
- ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (اِخ) دهی است از بخش بانهٔ
شهرستان سقز که ۷۵ تن سکنه دارد. آب آن
از چشمه و محصول عمده اش غله، توتون،
لبنیات و چوب جنگلی است. (از فرهنگ
جغرافیائی ...
شهرستان سقز که ۷۵ تن سکنه دارد. آب آن
از چشمه و محصول عمده اش غله، توتون،
لبنیات و چوب جنگلی است. (از فرهنگ
جغرافیائی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) (اِ.) ریسمانی که کودکان از جایی آویزند و بر آن نشینند و در هوا آیند و
روند؛ ارجوحه ، تاب .
روند؛ ارجوحه ، تاب .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(هُ) (اِ.) درختی از تیرة گل سرخیان و از دستة بادامی ها که دارای میوة آب دار شفت
و هستة ناهموار درشت است . گونه های مختلف هلو عبارت از شفتالو و شلیل و هلو انجیری
هستند که همگی میوه هایی ریزتر از هلو دارند. ؛ ~پوست کنده کنایه از: شخص خوش بر و
رو، خوش آب و رنگ و دارای طراوت جوانی .
و هستة ناهموار درشت است . گونه های مختلف هلو عبارت از شفتالو و شلیل و هلو انجیری
هستند که همگی میوه هایی ریزتر از هلو دارند. ؛ ~پوست کنده کنایه از: شخص خوش بر و
رو، خوش آب و رنگ و دارای طراوت جوانی .