yerkani - یرقانی
yerkani - یرقانی maddesi sözlük listesi
یرقانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ رَ ] (ص نسبی) منسوب به
یرقان. به رنگ یرقان. زردی آورده. که به
مرض یرغان مبتلاست. مبتلا به یرقان.
(یادداشت مؤلف). کنایه از زردشده و
خزان شده باشد. (از آنندراج) (برهان)
(ناظم الاطباء). و رجوع به یرقان شود.
یرقان. به رنگ یرقان. زردی آورده. که به
مرض یرغان مبتلاست. مبتلا به یرقان.
(یادداشت مؤلف). کنایه از زردشده و
خزان شده باشد. (از آنندراج) (برهان)
(ناظم الاطباء). و رجوع به یرقان شود.