Elibbâ - البا
Elibbâ - البا maddesi sözlük listesi
البا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِ) به لغت زند و پازند بمعنی شیر
باشد که عربان لبن گویند. || خطمی
صحرائی. (برهان).
باشد که عربان لبن گویند. || خطمی
صحرائی. (برهان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ ] (اِ) قلیهٔ پوتی را گویند و آن دل و
جگر قیمه کشیده در روغن بریان کرده باشد و
حسرةالملوک همانست. (برهان). طعامی
است ترکان را. (انجمن آرا):
رویت چو یکی کاسهٔ اکرا شده واژنگ
وز کاج قفا گشته ...
جگر قیمه کشیده در روغن بریان کرده باشد و
حسرةالملوک همانست. (برهان). طعامی
است ترکان را. (انجمن آرا):
رویت چو یکی کاسهٔ اکرا شده واژنگ
وز کاج قفا گشته ...
Elibbâ - البا diğer yazımlar
Sıradaki maddeler