Berîd - برید
Berîd - برید maddesi sözlük listesi
برید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع اِ) ردهٔ هر چیز بر ترتیب.
|| استرانی که به هر دوازده میل برای
سواری نامه بر سلطان مرتب دارند، و آن
معرب دم ...
|| استرانی که به هر دوازده میل برای
سواری نامه بر سلطان مرتب دارند، و آن
معرب دم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (مص مرخم، اِمص) مصدر مرخم
از بریدن. قطع کردن. چیدن :
بینداخت باید پس آنگه برید
سخنهای داننده باید شنید.فردوسی.
و رجوع به بریدن شود.
از بریدن. قطع کردن. چیدن :
بینداخت باید پس آنگه برید
سخنهای داننده باید شنید.فردوسی.
و رجوع به بریدن شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
چغاپور بخش خورموج شهرستان بوشهر.
سکنهٔ آن ۲۷۶ تن. آب آن از چاه و محصول
آن غلات و خرما است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۷).
چغاپور بخش خورموج شهرستان بوشهر.
سکنهٔ آن ۲۷۶ تن. آب آن از چاه و محصول
آن غلات و خرما است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۷).