Tâlî - تالی
Tâlî - تالی maddesi sözlük listesi
تالی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ص) درپی رونده. اسم فاعل است
از تِلو بمعنی پس چیزی رفتن است.
(آنندراج) (غیاث اللغات). پیروی کننده.
(فرهنگ نظام). پس رو. ازپس آینده. تابع.
(ناظم الاطباء): این قدر از فضایل ملک که
تالی و تابع دین است تقریر ...
از تِلو بمعنی پس چیزی رفتن است.
(آنندراج) (غیاث اللغات). پیروی کننده.
(فرهنگ نظام). پس رو. ازپس آینده. تابع.
(ناظم الاطباء): این قدر از فضایل ملک که
تالی و تابع دین است تقریر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) اسب چهارم رهان. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء). نام اسب چهارم از ده اسب که
عربهای قدیم در اسب دوانی خود بکار
می بردند. (از فرهنگ نظام). مؤلف آنندراج در
ذیل مجلی آرد: «...و معمول سواران عرب
چنان بود که در میدان ...
(ناظم الاطباء). نام اسب چهارم از ده اسب که
عربهای قدیم در اسب دوانی خود بکار
می بردند. (از فرهنگ نظام). مؤلف آنندراج در
ذیل مجلی آرد: «...و معمول سواران عرب
چنان بود که در میدان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) یکی از ارباب انواع نه گانهٔ
افسانه های یونان قدیم و خدای ضیافت و
اعیاد شراب روستاها بود و سپس خدای
مضحکه شد و وی را بشکل دختر زیبائی
نقش کنند که در دستی عصای روستایی و در
دستی دیگر ماسکی ...
افسانه های یونان قدیم و خدای ضیافت و
اعیاد شراب روستاها بود و سپس خدای
مضحکه شد و وی را بشکل دختر زیبائی
نقش کنند که در دستی عصای روستایی و در
دستی دیگر ماسکی ...
Tâlî - تالی diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler